اخبار بورس

کشور در رکود تورمی گرفتار شده است

توسعه اقتصادی در ایران ؛ شوخی تلخ دستورالعمل های اشتباه ؛

سرکوب ارزش معاصر ارز باعث فروش صادرات برای شرکتها از نظر اقتصادی سودآور نبود و سرمایه گذار از ارسال نرخ تورم به نرخ تورم امتناع می ورزد و اقتصاد را به ارز و بازار طلا سوق می دهد ، به طوری که کشور در چرخه تورم گرفتار می شود.

فالس چرگیکارشناس بازار سرمایه ، در گفتگو با بورس اوراق بهادار وی تأکید کرد که هماهنگی پول و سیاست مالی با توسعه بازار سرمایه چقدر مهم است و گفت که بازاری که دارای مزایای واقعی باشد ، توسعه خود توسعه و بخش خصوصی انگیزه ای برای انتقال به پیشنهاد اولیه شرکت دارد.

وی گفت: “در این بازار ، ناکارآمدی مدیران کشور آشکار است و صورتهای مالی مالی شرکت توسط سرمایه گذاران حرفه ای در معرض قاضی است.”

چراگی گفت: “مگر اینکه یک انسجام استراتژیک برای توسعه و مؤسساتی مانند بازار پول ، بازار سرمایه و بخش بخش وجود داشته باشد ، امکان پذیر نیست.” تفاوت شدید بین نرخ بهره دولت با نرخ بهره بازار پول ، دستورالعمل سرکوب ارزها برای پنهان کردن تورم و عدم وجود اطلاعات معتبر ، کلیه توسعه بازار را گسترش می دهد. سرمایه گذار خواستار منابع مالی خود را مستقیماً هدایت می کند و توانایی تحلیل آن از بسیاری از مدیران بالاتر است ، به طوری که هر ناکارآمدی یا سیاست دروغین به سرعت اثرات خود را نشان می دهد.

تأثیر سیاست اقتصادی کاذب بر تولید و بازار سرمایه

شاهین چراگی در مورد تأثیرات گمراه کننده سیاست اقتصادی بر تولید و سرمایه گذاری در کشور توضیح داد. با توجه به تورم واقعی ، وی گفت: “تورم واقعی با هزینه تولید و مدرک تجاری برای شرکت ها حداقل چهار سال است که مشاهده می شود ، و تمام آمارهای رسمی قابل اعتماد بودند.” حاشیه سود این شرکت کاهش یافته است و ارزش امروز بازار سرمایه تحت تأثیر این دستورالعمل های دروغین است.

چراگی گفت: “نرخ ارز برای صادرات منصفانه نیست و این باعث کاهش سود شرکت ها می شود.” اجاره ارزی و تخصیص ارز ارزان منابع قابل توجهی از شرکتها را حذف می کند و برنامه های توسعه استخدام می شود. اگر صادرات از نظر اقتصادی اقتصادی نباشد ، چرخه توسعه به تدریج متوقف می شود ، و این دستورالعمل ها به تدریج مانند گاز مانند دی اکسید کربن dedی از بین می روند و توسعه را خفه می کنند.


بیشتر بخوانید: بزرگراه “دولت” توسط “دولت” در تأمین اعتبار بورس اوراق بهادار!


وی گفت: “امروز ، اثرات دستورالعمل های اشتباه بر میزان برق در صنعت برق می تواند به وضوح مشاهده شود و چند سال بعد ، این مشکلات در بسیاری از صنایع دیگر مانند خودرو ، دارو ، تغذیه و فولاد نیز نشان داده می شود زیرا تولید از نظر اقتصادی قابل حمل نیست.”

Cheraghi ادامه داد: شرکت ها به تدریج کاهش می یابند و تأثیر دستورالعمل های نادرست در نرخ بهره و سیاست ارزی در صورتهای مالی سالانه آنها در چهار سال گذشته قابل مشاهده است. بخش خصوصی هر روز در واحدهای تولیدی در حال تعقیب است و در حالی که کارمندان دولت از کنترل تورم راضی هستند ، اقتصاد وارد رکود تورم قوی شده است و صدای اسکویت های استخوانی در معرض خطر و تولید کنندگان در همان زمان شنیده می شود.

سرکوب نرخ ارز و رکود تورمی شرکتها مضر بود

شاهین چراگی تأثیر سرکوب نرخ ارز بر تولید و بازار سرمایه را توضیح داد. وی گفت: سرکوب ارزش معاصر ارز باعث فروش صادرات برای شرکتها از نظر اقتصادی نشده است و بازار داخلی به دلیل رکود تورمی برای خرید کافی نبود. تأثیر افزایش قیمت فروش برای شرکت ها پایین تر از افزایش قیمت بود و بسیاری از شرکت ها به گروه ضرر رسیده اند.

چراگی افزود: فقدان منابع مالی برای تولید ، تقاضا را به بانک ها و بانک ها دستور داده است که کمبود منابع نداشته باشند. سرمایه گذار به دلیل نرخ تورم و سرمایه از بازار ارز و بازار طلا امتناع می ورزد. نتیجه این است که کشور در یک چرخه تورم گرفتار شده است.

وی انتقاد خود را نسبت به سیاست دولت ادامه داد و گفت: “متأسفانه مقامات مختلف مقامات مختلف شنیدند که نرخ ارز آزاد بر چرخه زندگی تأثیر نمی گذارد ، در حالی که این نرخ اساس بسیاری از کالاها را تشکیل می دهد.” به جای دستورالعمل های مربوط به ارتقاء صادرات و افزایش ارز به کشور ، دولت استراتژی را برای سرکوب نرخ ارز و بی اعتنایی به تفاوت بین ارز آزاد و ارز ارز آغاز کرده است و تمایل دارد کنترل خود را بر کنترل ، برخی واردات یا واگذاری ارز به تولید کنندگان اختصاص دهد. اگر این دستورالعمل ها مؤثر بودند ، وضعیت تورم در کشور در چهار سال گذشته چنین ارقامی نبود.

Cheraghi تأکید کرد: با پذیرش قیمت ارز منصفانه در بازار و استفاده از دستورالعمل های مناسب ، می توانیم ورود ارز را به کشور افزایش دهیم و نرخ ارز را با ظلم و ستم کنترل نکنیم ، بلکه با تقویت صادرات و ورود واقعی ارز.

بدهی زمین بازی دولت و سرمایه گذاران قربانیان سیاست دروغین

این کارشناس بازار سرمایه گفت: “این تورم هزینه های دولت را مستقیماً افزایش داده و بازار سرمایه به یک زمین بازی دولتی تبدیل شده است تا بتواند کسری تأمین مالی را از طریق صندوق های درآمد ثابت فراهم کند.” دولت فقط سعی می کند هزینه های فعلی را تأمین کند ، و پیمانکاران با نرخ بهره از نرخ بهره بانک مرکزی و متناسب با تورم واقعی فروخته می شوند و صندوق های درآمد ثابت را تحویل می دهند. مؤسسات دولتی که زمانی بخشی از منابع خود را توسعه داده اند برای به دست آوردن سود از صندوق های درآمد ثابت کافی هستند.

“دولت خوشحال است که اوراق بهادار را به صندوق ها بفروشد ، و بانک مرکزی خوشحال است که با سرکوب نرخ ارز برای قیمت بازار سرمایه ، تورم را کنترل کند و سرمایه گذار بازار فریاد نمی زند.” مردم همچنین به آمار رسمی تورم اعتقاد ندارند و بخش خصوصی همچنان با بحران بوروکراتیک مقابله می کند.

به گفته چرگی ، رونق بازار سرمایه پایدار نخواهد بود ، حتی اگر عوامل متقاطع مانند جنگ تا زمانی که مشکلات ساختاری برطرف شود ، رها شوند. وی تأکید کرد که واحد پولی این کشور باید اهداف خود را با سیاست بازار سرمایه رعایت کند تا بتواند از اقتصاد کلان بهره ببرد. در سالهای اخیر ، بیشتر اجاره های خارجی منافع سهامداران بازار سرمایه ، از جمله سهام ، صندوق های بازنشستگی و حتی بخش خصوصی را به خود اختصاص داده است. در منطقه رسانه ای ، صدای این مستاجر نیز برای ارز ارزان قابل شنیدن است.

وی افزود: “این دستورالعمل ها حتی شرکت هایی را نیز انجام داده اند که دارای ارز هستند ، ماه ها در صف انتظار بوده اند و سرمایه گذاری ها و توسعه آنها به شدت مختل شده است.”

در ساختار اجاره ، “امضاهای طلایی” مفید هستند

شاهین چراگی گفت: “در چنین ساختاری ، امضاهای طلایی معنی دارند.” به جای واقع بینانه بودن و مشکل برطرف شده ، ما شاهد ورود مقامات نظارتی و ایجاد چندین سیستم برای کنترل تکلیف ارزی هستیم. اقداماتی که منبع مشکلات جدید خواهد بود. تاریخ بحث تنها نمونه عمومی است. هزاران نمونه پنهان دیگر وجود دارد.

وی افزود: “در این اتاق اجاره ، همه متقاضیان ارز به دنبال رابطه هستند ؛ برخی مجبورند ارز ارزان دریافت کنند ، برخی دیگر واقعاً برای ارائه مواد اولیه یا واردات دستگاه متوقف نمی شوند.

کارشناس بازار سرمایه گفت: “با چنین جو در اقتصاد کشور ، ما نمی توانیم روزهای طلایی را برای بازار سهام انتظار داشته باشیم.” سرمایه گذار در این جلسه چیزی دریافت نمی کند زیرا سود قبل از جلسه برداشت می شود و هیچ چیز را نمی توان به اشتراک گذاشت. حتی اگر به توافق هسته ای رسیده باشد ، بازار سرمایه فقط تا چند روز منتظر خواهد بود تا زمان اصلاح سیاست پولی ، مالی و تولید. ریل های اقتصادی باید تغییر کنند.

Cheraghi از دستورالعمل های فعلی انتقاد کرد: امروز ، واحدهای تولیدی با مشکلاتی از قبیل کمبود برق ، آب و گاز مبارزه می کنند ، اما دولت فقط در مورد دستیابی به درآمد مالیاتی و تأمین اجتماعی فکر می کند. به نظر می رسد که بخش خصوصی و بازار سرمایه راهی پیش می روند و دولت راه دیگری است. نگرانی اصلی دولت تأمین کسری بودجه به هر قیمتی است ، حتی اگر به هزینه نابودی و سرمایه گذاری در صنعت باشد.

بوروکراسی و صف های طولانی ارز به تولید کننده واقعی رسیده است

شاهین چراگی بخش بزرگی از مشکلات تولید در کشور را به دلیل بوروکراسی قوی و ناکارآمد توصیف کرد و گفت که افزایش هزینه شرکت ها فقط از نرخ ارز یا هزینه های مالی نیست. بخش اعظم این موارد به دلیل بوروکراسی اداری و اجاره ای است که در تخصیص ارز اختصاص می یابد. اگر صف هایی برای دریافت ارز که باید حداقل سه تا شش ماه انتظار داشته باشید وجود داشته باشد ، تولید کننده واقعی به مواد اولیه فوری نیاز دارد؟

وی بر تأثیرات مستقیم این سیاست متناقض بر معیشت مردم تأکید کرد: افزایش هزینه های قیمت تمام شده در نهایت به مردم منتقل می شود. ساختار فشار اداری ، صف های طولانی و سیستم های موازی تولیدی را برای تولیدی فراهم می کند که برای چند برابر کردن قیمت برخی از مواد اولیه برای مصرف کننده در نظر گرفته شده است. به طوری که مردم کشور مجبورند برخی از مواد اولیه را خریداری کنند که حتی از قیمت خارجی آنها نیز گران تر باشد – بر اساس نرخ ارز رایگان.

در پایان ، کارشناس بازار سرمایه گفت: چگونه می توان چنین ساختار معیوب را توسعه داد؟ اگر هم تولید کننده و هم مصرف کننده به فشار دستورالعمل های دروغین و بوروکراسی بی پایان تعظیم کنند ، صحبت از رشد و توسعه شبیه به یک شوخی تلخ است.

تولید و سرمایه گذاری به زمین رسیده است

این کارشناس بازار سرمایه گفت: “بسیاری از کارمندان دولت بر این باورند که اگر نرخ ارز را سرکوب کنند یا یک ارز ارزان برای برخی از واردات ارائه دهند ، آنها به آسیب پذیر کمک می کنند.” در حالی که تورم فعلی دقیقاً نتیجه این سیاست اشتباه است. دستورالعمل هایی که صادرات را تضعیف می کند و مردم را برای سرمایه گذاری در بازار سرمایه آماده نمی کند.

وی افزود: “لایه های آسیب پذیر عملاً از نرخ ارز پایین بهره مند نمی شوند ، زیرا توزیع نابرابر دارایی های موجود در کشور سهم خود را کمتر از این منابع اعطا می کند و بیشترین علاقه را برای گروه های ثروتمند و خاص برانگیخته است.”

کارشناس بازار سرمایه ادامه داد و به مشکلات ساختاری موجود اشاره کرد: دوره های مبادله ناعادلانه ، نرخ بهره بی سابقه و دستوری و بوروکراسی بی شماری تحت نام سیستم های مختلف ، روند تولید و صادرات ، که با چالش های بسیار خوبی ایجاد می شود. به نظر می رسد دولت قطب نما توسعه را کاملاً از دست داده است.

Cheraghi همچنین وضعیت شرکت های بورس اوراق بهادار را نگران کننده کرد و گفت که حتی بسیاری از شرکت هایی که فقط به بازار داخلی پرداخته اند ، به دلیل این مشکلات حاشیه ای حاشیه سود معقولی ندارند. به جای تمرکز روی تولید ، شرکت ها در ثبت نام گرفتار شده و در چندین سیستم پیگیری می کنند. نتیجه این دستورالعمل های دروغین این است که تولید کننده فولاد امروز باید در آب و برق مشکل داشته باشد. همان قیمت های گرامری که کشور به مدت سه دهه به این مرحله آورده است ، و اکنون همان مدیرانی که دیروز این دستورالعمل ها را اجرا کرده اند بسیار مهم به نظر می رسند.

پایان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا