کنیزی که به عنوان جاسوس وارد دربار ایران شد
موسی که غلام یونانی یا رومی بود توانست به بالاترین درجه قدرت و مقام در ایران باستان برسد و مدتی در سلطنت پسرش شریک شد و به نام خود سکه هایی با عنوان ملکه ضرب کرد. -خط كش.
اما این زن کیست و چگونه به قدرت رسید؟ در این گزارش قصد داریم مروری کوتاه بر زندگی یکی از مرموزترین ملکه های تاریخ ایران داشته باشیم:
تئا موسا یا تئا موسا برده ای رومی یا یونانی بود که توسط آگوستوس (نخستین امپراتور روم) به فرهاد چهارم داده شد. برای درک رابطه موسی و دربار ایران باید مروری بر فراز و نشیب های ایران و روم داشته باشیم.
پس از جنگ هاران و شکست ارتش روم از سپاهیان ایران و سورنا و کشته شدن کراسوس، پرچم و سپر لژیون روم (نشان عقاب) که برای رومیان مقدس بود، به دست او افتاد. ایرانیان بسیاری از حاکمان سعی کردند با جنگ و تهدید این نشانه مقدس را از ایرانیان پس بگیرند، اما موفق نشدند.
پس از به تخت نشستن آگوستوس، امپراتور جوان روم سعی کرد از مخالفان پادشاه وقت ایران، فرهاد چهارم، حمایت کند. «تیرداد» از شاهزادگانی بود که با کمک قبایل مخالف اشکانی و تحریک آگوستوس بر فرهاد قیام کرد و مدتی فرمانروای ایران بود، اما پس از شکست فرهاد چهارم به روم گریخت.
تیرداد چند تن از فرزندان فرهاد را به اسارت گرفت. این باعث شد که فرهاد از آگوستوس بخواهد فرزندانش را پس بگیرد. آگوستوس از فرصت استفاده کرد و با فرهاد چهارم وارد مذاکره شد.
او درخواست فرهاد را پذیرفت و در مقابل از او خواست که نشان لژیون روم را پس دهد. فرهاد این درخواست را پذیرفت و آگوستوس غلام یونانی-رومی به نام موسی را به عنوان تشکر به فرهاد پیشنهاد داد. به این ترتیب موسی وارد دربار ایران شد.
بسیاری از مورخان معتقدند که آگوستوس عمدا موسی را به دربار فرهاد چهارم فرستاد. این مورخان مدعی هستند که موسی جاسوسی آموزش دیده بوده و برای جاسوسی وارد دربار ایران شده است.
نوکر شاه کش ملکه شد
موسی به محض ورود به قصر توانست دل فرهاد چهارم را به دست آورد. او آرام آرام پیشرفت کرد و توانست ملکه ایران شود. موسی در همان زمان فرهاد را تشویق کرد تا با روم رابطه برقرار کند. فرهاد تحت تأثیر همسر یونانی خود با فرهنگ روم آشنا شد و به آن علاقه مند شد و روابط خود را با روم گسترش داد.
سپس موسی فرزندی به دنیا آورد. نام این کودک «فرهادک» بود. او با علم به اینکه اگر پسرش به قدرت نرسد، از دربار اخراج خواهد شد، شروع به برکناری دیگر پسران فرهاد کرد. فرهاد به تحریک او از ترس شورش پسرانش آنها را به اسارت به روم فرستاد.
با این کار فضا برای فرهادک باز شد. اقدام بعدی موسی برکناری همسر ولیعهدش بود. فرهاد چهارم را مسموم کرد و سپس پسرش فرهادک را با نام «فرهاد پنجم» بر تخت سلطنت نشاند.
فرهادک سن زیادی نداشت و به شدت تحت تاثیر مادرش بود. به همین دلیل برای درباریان و بزرگان ایرانی روشن شد که فرمانروای واقعی ایران موسی است. او در کار ارتش، عزل و نصب استانداران، مالیات و سیاست خارجی دخالت می کرد و حتی سکه ضرب می کرد و مجسمه هایی با تصویر و نام خود می ساخت.
این اقدام باعث خشم و اندوه بزرگان ایران به ویژه نمایندگان مجلس مهستان شد. آنها نمی توانستند تحمل کنند که یک زن خارجی بر کشورشان حکومت کند. اما فرمانروای اسمی ایران فرهاد پنجم بود و درباریان نتوانستند علیه مادرش قیام کنند.
موسی و بختی که از او روی برگرداندند
پس از وقوع یک اتفاق مهم، خشم درباریان سرازیر شد. این حادثه مربوط به قرارداد ایران و روم است. طبق توافق ملکه موسی و امپراتور روم، ارمنستان که سال ها مورد اختلاف و جنگ بود، به روم واگذار شد. این ماجرا باعث تعجب درباریان شد. موسی را جاسوس روم خواندند و از مهستان خواستند که حکم عزل فرهاد پنجم و مادرش را صادر کند. سرانجام این اتفاق افتاد و پس از ۶ سال حکومت، موسی و فرهادک برکنار شدند.
موسی که حدود ۳۰ سال در ایران زندگی کرده بود، پس از برکناری پسرش به روم گریخت و مدت ها در دربار آگوستوس اقامت گزید. از مرگ او داستانی نقل نشده است. آنچه معلوم است این است که او در روم درگذشت و در همان جا به خاک سپرده شد.
موسی یکی از جاه طلب ترین ملکه های ایران است. او یکی از معدود زنانی است که توانسته به «حاکم» واقعی ایران تبدیل شود. عجیب است که او اصالتاً ایرانی نبود و تبار یونانی داشت. اما زیرکی او به حدی بود که توانست در ساختار قدرت اشکانی به بالاترین رتبه دست یابد.