یک علامت سوال در دولت چهاردهم
علت اهمیت ندادن بازار به موضوع تغییر تصمیم قیمت تولیدکنندگان اوره؛
ریشه بسیاری از مشکلات و کاستی ها و نیز عدم سودآوری شرکت ها در بازار سرمایه در قیمت گذاری های مقرر و ایجاد عدم تعادل و عدم تعادل در شرکت ها و صنایع نهفته است. موضوع تغییر تصمیم در مورد قیمت گذاری تولیدکنندگان اوره نیز شامل همین نکات است.
نوید سالک کارشناس بازار سرمایه در گفتگو با اخبار بورس وی تصریح کرد: در حال حاضر معاون اول رئیس جمهور تصمیم گیری در مورد تغییر قیمت کارخانه اوره را به دولت جدید واگذار کرده است که در صورت تصویب منجر به افزایش چشمگیر سرمایه در گردش کارخانه های اوره سازی می شود و این موضوع است. تقاضاهای مطرح شده، وجوه دریافتی دولت برای فروش اوره را چند برابر می کند.
سالک ادامه داد: اگر دولت سیزدهم در روزهای پایانی حضور خود مصوبه ای را اتخاذ کند که بار مالی بر دوش دولت تحمیل شود و اجرای آن بر عهده دولت بعدی باشد، به این معناست که این مصوبه ضمانت اجرایی ندارد. . در حال حاضر، باید منتظر بمانیم تا توانایی مقابله با بار مالی و نحوه تصمیم گیری دولت جدید در این مورد را بسنجیم. تاثیر این موضوع بر تامین نقدینگی شرکت های تولیدی در ادامه قابل پیش بینی و بحث است.
وی افزود: از آنجایی که این تصمیم بار مالی ایجاد می کند و بخش زیادی از مطالبات را از ذخیره به نقد تبدیل می کند، اجرای آن در دولت جدید به یک علامت سوال تبدیل شده است.
دلیل این امر این است که بازار به موضوع اصلاح قیمتگذاری تولیدکنندگان اوره وزن نمیدهد
یک کارشناس بازار سرمایه گفت: یکی از دلایل عدم رضایت بازار از این خبر همین شرایط و بلاتکلیفی پیرامون آن بود. علاوه بر این، دکتر مخبر بلافاصله تصمیم گیری در این مورد را به دولت بعدی خواهد داد.
سالک توضیح داد: اقتصاد کشور از عدم تعادل ناشی از دخالت دولت و قیمت گذاری رنج می برد. دولت نمی تواند این مشکل را به یک صنعت محدود کند و البته این مشکل بر اساس قیمت های نسبی بر سایر صنایع و به طور کلی اقتصاد کشور تاثیر خواهد داشت.
وی ادامه داد: ریشه بسیاری از مشکلات و کمبودها و همچنین عدم سودآوری مناسب شرکت ها در بازار سرمایه در قیمت گذاری های مقرر و ایجاد عدم تعادل و عدم تعادل در شرکت ها و صنایع است. موضوع اصلاح تصمیم قیمت گذاری برای تولیدکنندگان اوره نیز شامل همین نکات است.
این کارشناس بازار سرمایه خاطرنشان کرد: در جستوجوی راهحل اصولی برای این موضوع، میتوان گفت دولت باید تلاش کند تا از نقش واسطه بین شرکتهای تولیدکننده اوره و مصرفکنندگان اوره – که معمولاً کشاورزان و بخش کشاورزی هستند، خارج شود. بخش جهاد – بیرون آمدن. تا جایی که امکان دارد و با دور نگه داشتن گری تا حد امکان به یک واسطه تبدیل شوید. اگر این اتفاق بیفتد، صرف نظر از اندازه قیمت خرید و نقدی بودن یا ادعای تولیدکنندگان اوره و غیره، قیمت به تدریج به سمت تعادل پیش می رود، بازار تعیین کننده قیمت و البته شرایط است. تولیدکنندگان اوره بهتر است، زیرا آنها می توانند با توجه به شرایط بازار مطالبات خود را به صورت نقدی از مصرف کننده دریافت کنند و دست بازتری داشته باشند.
قیمت گذاری اجباری برای صنایع
سالک تصریح کرد: به طور کلی در تمامی صنایع اعم از برق و غیره یکی از مشکلاتی که باعث عدم تعادل شده است، قیمت گذاری دستوری است و این عدم تعادل در نهایت منجر به عدم ارائه محرک مناسب به تولیدکنندگان و مصرف کنندگان از نظر عرضه توسط قیمت ها می شود. و تقاضا می تواند بخواهد.
وی افزود: این موضع که قیمت گذاری اجباری در یک صنعت هدف و سایر صنایع در زنجیره ارزش همچنان با این موضوع مواجه باشند، مشکلاتی را ایجاد می کند. زیرا در اقتصاد، بخش ها و شرکت ها به یکدیگر وابسته هستند. بنابراین، از آنجایی که قیمت گذاری دستوری برای صنایع مشکلاتی را به همراه خواهد داشت، سودآوری بالاتر یا کمتر از واقعیت واقعی نیز دارد و نشان دهنده مزیت نسبی است. در صنعت پتروشیمی هم همین اتفاق می افتد و با رویکرد جزئی و منزوی این مشکل حل نمی شود.
این کارشناس بازار سرمایه تصریح کرد: این مشکل نیازمند نگاه کلان است که کل زنجیره ارزش را در نظر بگیرد و به طور مستمر در یک برنامه جامع عمل کند تا مشارکت دولت در همه بخش ها به تدریج کاهش یابد مانند صنعت ثانویه پتروشیمی و زنجیره ارزش آنها.